حقیقت انقلاب
انقلاب پُرشکوه ملّت ایران بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است. رهبرمعظم انقلاب
انقلاب پُرشکوه ملّت ایران بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است. رهبرمعظم انقلاب
ماندگاری ]انقلاب[ را بایستی بهعنوان یک هدف در نظر داشت و در این فکر بود که چگونه تأمین خواهد شد. نگاه کنید ببینید عناصر ماندگاری انقلاب چیست، آن عناصر را همهی ما باید تأمین کنیم. ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
ساختار
حقوقی و قانونی نظام حفظ ساختار حقوقی نظام مطابق قانون اساسی ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ ، ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
وجود جایگاه رهبری و ولایت فقیه ۱۳۸۵/۰۳/۱۴
مشروع بودن قوانین در صورت انطباق با اسلام ۱۳۸۵/۰۳/۱۴
ساختار
حقیقی و آرمانهای نظام حفظ ساخت حقیقی و آرمانهای جمهوری اسلامی نظام ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
پایبندی به فلسفهی سیاسی و مکتب سیاسی امام ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
توازن و همراهی ابعاد گوناگون انقلاب با نیازهای بشر ۱۳۸۷/۰۳/۱۴
مبتنی بودن بر ارزشهای دینی و اخلاقی و معنوی ۱۳۶۸/۱۱/۲۰
اراده و خواست مردم در تشکیل و ادارهی حکومت ۱۳۶۸/۱۱/۲۰
علاقه تاریخی مردم برای ریشهکن کردن حکومت سلطه و رسیدن به آزادی ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
صراحت و شفّافیت مواضع جمهوری اسلامی ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
دشمنستیزی ۱۳۸۰/۰۳/۱۴
مسئولان نظام حفظ تقوا و شجاعت و خودآگاهی ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
احساس مسئولیت حقیقی ۱۳۸۲/۰۷/۲۲
مجاهدت و مبارزهى در میدانهاى مختلف ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
تقویت جناح فرهنگی مؤمن ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
ایجاد زمینه شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشتههای مختلف ۱۳۸۴/۰۲/۱۱
تقویت نیروی نظامی در حد متعارف ۱۳۸۴/۰۲/۱۱
تقویت علم و فناوری ۱۳۸۴/۰۲/۱۱
مردم تفکّر و ایمان عمیق اسلامی ۱۳۷۹/۰۷/۱۴ ، ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
اخلاص ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
غیرت دینی جوانها ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
مجاهدت و قیاملله و انجام تکلیف الهی ۱۳۷۵/۱۰/۱۹ ، ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
شهادتها و مقاومتهای خالصانه شهدا و جانبازان ۱۳۶۹/۰۵/۲۴
بسیج ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
بصیرت ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
پشتیبانی واقعی از انقلاب ۱۳۷۳/۱۱/۲۸ ، ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
وحدت کلمه و همبستگی ملی ۱۳۶۸/۰۴/۲۱ ، ۱۳۸۴/۰۲/۱۱
* انقلاب کهنهشدنی نیست
عشق و ایمان، همت و بصیرت؛ اینها را انقلاب به مردم ما و جامعهی ما داد؛ لذا انقلاب شد همان شجرهی طیبهای که در قرآن از آن نام برده شده است: «أ لم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة». کلمهی طیب مثل درخت نیکونهاد و سالم و طیب است. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشهدار، دارای ریشهی عمیق و مستحکم و دارای شاخ و برگ فراگیر. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوهی مطابق فصل، میوهی مطابق نیاز در اختیار و در دسترس جامعه قرار میدهد. این کلمهی طیبه است؛ انقلاب یک چنین چیزی است. حرکت انقلابیای که امام بزرگوار ما -آن رهروِ حقیقىِ راه طیبین و اولیاء و شهدا و معصومین و صدیقین- در مقابل پای ما گذاشت، همان کلمهی طیبه است.
یک روز نیازِ حرکت دفاعی در درون جامعه بود، یک روز نیازِ حرکت دفاعی در مرزهای کشور بود، یک روز نیازِ به علم و دانش است، یک روز نیازِ به تحکیم عقاید و ایمانهاست، یک روز نیازِ به خدمتگزاری است؛ در همهی این شرائط، میوههای متناسب با فصل در اختیار مردم گذاشته میشود. این حرکتِ انقلاب است.
عدهای خیال کردند انقلاب کهنه شد یا کهنهشدنی است. اعلام کردند انقلاب تمام شد! خودشان تمام شده بودند؛ خودشان ذخیرهشان ته کشیده بود، قادر به ادامهی راه نبودند؛ دنیا را، جامعه را، انقلاب را به خودشان قیاس کردند؛ اشتباه کردند. «نسوا الله فأنساهم انفسهم»؛ وقتی با خدا قطع رابطه شد، انسان حتّی خودش را هم درست نمیتواند بشناسد، چه برسد به جامعهاش، چه برسد به آرمانهایش. چه جور انسان با خدا قطع رابطه میکند؟ وقتی که هوسها، گرایشهای مادی، خودمحوریها بر جان انسان غلبه پیدا کرد و این جاذبهها مثل تار عنکبوتی، حشرهی ضعیفِ همت و ایمان آنها را در خود فرا گرفت، آن وقت متوقف میشوند. اینجوری داشتیم. در گذشته هم داشتیم، در آینده هم خواهیم داشت؛ اینها ریزشها هستند. آن کسانی که از راه انقلاب و مسیر انقلاب باز میمانند، لزوماً کسانی نیستند که از اول، کمر دشمنی با انقلاب بستهاند. وقتی که انگیزهی مادی بر انسان غلبه کرد، در راه میماند؛ وقتی هدفهای کوچک و حقیرِ شخصی: رسیدن به مال و منال، رسیدن به تجملات، رسیدن به ریاست، رسیدن به قدرت، برای انسان شد هدف، هدف اصلی از یاد میرود.
در یک مسیر وقتی که ما در پی آن هستیم که به محلی، به هدفی برسیم، اگر در راه سبزهزاری، یک چشمهای، قهوهخانهی خوبی پیدا شد و پامان سست شد و آنجا را هدف فرض کردیم، دلمان خوش شد به اینکه این لحظه را خوش بگذرانیم، هدف از یاد خواهد رفت؛ از راه خواهیم ماند. این بلائی بود که سرِ بعضی آمد، دیگران را هم به خودشان قیاس کردند، گفتند انقلاب تمام شد، گفتند امام فراموش شد؛ اشتباه میکردند. انقلاب یک حقیقت خدائی است، متکی به ایمانهاست، متکی به احساسات عاشقانه است، متکی به بصیرت است. مگر تمام میشود؟ لذا من بارها گفتهام، الان هم میگویم: نسل جوان امروز ما که نسل سوم انقلاب است، از جوانان نسل اول اگر ایمانشان قویتر نباشد، پرشورتر نباشد، بصیرتشان روشنتر نباشد، یقیناً عقبتر نیستند.
بیانات در دیدار جهادگران بسیج سازندگی۱۳۸۹/۰۶/۳۱
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا
* کلمه حق ماندگار است
جوانهای عزیزی که امام را ندیدند، دوران دفاع هشت ساله را ندیدند، «باکری» ها را ندیدند، شخصیتهای فداکار آن روز را که شهید شدند، ندیدند، اما با همان قدرت، با همان استقامت و با همان بصیرتی در صحنه حاضر میشوند که آن روز جوان تبریزی در بیست و نهم بهمن وارد میدان شد و در طول دوران جنگ تحمیلىِ هشت ساله، در جبهههای مختلف از خود دلاوری و فداکاری نشان داد. امروز جوانهای ما همین جورند. این معنایش چیست؟ چرا؟ قضیه چیست؟ قضیه را در حقانیت این سخن باید جستجو کرد: «سخن انقلاب، سخن حق». این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوشنهادی است که در زمین سالم رشد میکند. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشهاش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ (۳) میوهی او هم همیشگی است و در هر فصلی میوهی خود را میدهد. یعنی یک بار مصرف نیست، مثل خیلی از این حرکاتی که در دنیا انجام میگیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیر ذلک حکومتها را تغییر میدهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دورهی کوتاهی، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهی بدتر برمیگردد. کلمهی حق اینجور نیست؛ کلمهی حق ماندگار است.
امروز حرکت انقلاب، هدفهای انقلاب، همان چیزهائی است که در روز اول ترسیم شد و امام بزرگوار و حکیم ما آنها را ترسیم کرد. این هدفها با فطرت مردم هماهنگ بود، لذا مردم آن را گرفتند؛ والّا دل میلیونها مردم را به یک سمتی متوجه کردن، کار عادیای نیست. وقتی کسی با فطرت سخن میگوید، از خدا حرف میزند، فطرتها به او متوجه میشود؛ «لو انفقت ما فی الأرض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ الله الّف بینهم».(۴) دست قدرت خداست که دلها را به یک سمتی هدایت میکند؛ لذا نتیجه این میشود. در بیست و دوم بهمن، جمعیتی که در سی و یکمین سال ولادت انقلاب اسلامی در خیابانها حضور پیدا میکنند، از جمعیت سالهای قبل بیشتر است؛ نه فقط کم نشده است، کمرنگ نشده است، بلکه پُررنگتر شده است، قویتر شده است؛ برخلاف آن چیزی که در طبیعت عالم وجود دارد. شما یک سنگی را داخل آب بیندازید، یک موجی ایجاد میکند؛ اما هرچه میگذرد، لحظه لحظه این موج کوچکتر، کمتر و نامحسوستر میشود، تا تمام میشود. گذشت زمان، امواج اجتماعی را خاموش میکند. این چه حقیقتی است که گذشت زمان آن را خاموش نمیکند، بلکه روزبهروز برجستهتر میکند؟ مثل حادثهی کربلا. آن روز در آن بیابان خالی و بدون حضور دوستان و پُر از دشمنان، حسینبنعلی (علیهالسّلام) و یارانش به شهادت میرسند، خانوادهاش اسیر میشوند و آنها را میبرند و تمام. امروز بعد از گذشت قرنها، همان حادثهای که باید در ظرف ده روز، پانزده روز اثری از آن نمیماند و یادی از آن نمیشد، ببینید چقدر برجسته است؛ نه فقط در بین میلیونها شیعه در کشورهای مختلف، در بین مسلمانان، بلکه در بین غیر مسلمانان، نام حسینبنعلی مثل خورشیدی میتابد؛ دلها را روشن میکند، راهنمائی میکند. انقلاب اینجوری است. این انقلاب هرچه زمان گذشته است، حقائق بیشتری را روشن کرده است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط محمود جانقربانی در 1397/12/06 ساعت 10:01:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |